loading...
حجه الابلاغ
منوی وبلاگ

سجاد سحرخوان بازدید : 48 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)
عدالت خلفا

در میان شیعیان و اهل تسنن شرایط بسیار متفاوت و بعضاً متناقضی برای احراز منصب خلیفه یا حاکم اسلامی عنوان شده است. شیعه به لحاظ عملی معتقد است که خلیفه باید عادل باشد و این مقام برای اشخاصی که عدالت ندارند اصولاً جایز نیست، اما اهل سنت در این باره نیز با شیعیان اختلاف نظر دارند و عدالت را از شروط خلافت بر نمی شمارند و اطاعت از اولو الامر را تحت هر شرایطی لازم و واجب تلقی می کنند و معتقدند که در موارد حاد باید صرفاً به اندرز خلفا و به‌اصطلاح «نصیحت ائمه‌ی مسلمین» پرداخت و هیچ‌کس تحت هیچ شرایطی حق خروج بر هیچ خلیفه‌ی مسلمانی را ندارد، حتی اگر آن خلیفه حکومت خویش را از راه غلبه، قهر و استیلا (کودتا، خشونت و چیرگی) به چنگ آورده باشد.

 

عدالت ابوبكر

وقايع بسيارى در زمان خلافت ابوبكر واقع گرديده كه همه حاكى از خلافِ عدالت اوست. از آن جمله:


1 . حمله به خانه حضرت صدّيقه طاهره عليها السلام،

روايت هجوم ابوبكر و دار و دسته او به خانه صديقه شهيده سلام الله عليها، در كتاب‌هاى متعدد و با سند‌هاى معتبر نقل شده است .

ابن زنجويه در الأموال، ابن قتيبه دينورى در الإمامة والسياسة، طبرى در تاريخش، ابن عبد ربه در العقد الفريد، طبرانى در المعجم الكبير، مقدسى در الأحاديث المختاره، شمس الدين ذهبى در تاريخ الإسلام و... داستان اعتراف ابوبكر را با اختلاف‌هاى جزئى نقل كرده‌اند كه متن آن را از كتاب الأموال ابن زنجويه،‌ از دانشمندان قرن سوم اهل سنت نقل مى‌كنيم:
أنا حميد أنا عثمان بن صالح، حدثني الليث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمي، حدثني علوان، عن صالح بن كيسان، عن حميد بن عبد الرحمن بن عوف، أن أباه عبد الرحمن بن عوف، دخل على أبي بكر الصديق رحمة الله عليه....
عبد الرحمن بن عوف به هنگام بيمارى ابوبكر به ديدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسي، با او گفت و گوى كوتاهى داشت. ابوبكر به او چنين گفت:
إني لا آسى من الدنيا إلا على ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ أَنِّي تَرَكْتُهُنَّ، وثلاث تركتهن وددت أني فعلتهن، وثلاث وددت أني سألت عنهن رسول الله (ص)، أما اللاتي وددت أني تركتهن، فوددت أني لم أَكُنْ كَشَفْتُ بيتَ فاطِمَةَ عن شيء، وإن كانوا قد أَغْلَقُوا على الحرب ... .
من در زندگي‌ام تأسف نمى‌خورم مگر بر سه چيزى كه انجام دادم و دوست داشتم كه آن‌ها را انجام نمى‌دادم، و سه چيزى كه انجام ندادم و دوست داشتم آن‌ها را انجام مى‌دادم، و سه چيزى كه اى كاش از رسول خدا (ص) در باره آن‌ها مى‌پرسيدم. دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نمى‌كردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند ... .
الخرساني، أبو أحمد حميد بن مخلد بن قتيبة بن عبد الله المعروف بابن زنجويه (متوفاى251هـ) الأموال، ج 1، ص 387؛
الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، الإمامة والسياسة، ج 1، ص 21، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م، با تحقيق شيري، ج1، ص36، و با تحقيق، زيني، ج1، ص24؛
الطبري، محمد بن جرير (متوفاي 310هـ)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 353، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت؛
الأندلسي، احمد بن محمد بن عبد ربه (متوفاي: 328هـ)، العقد الفريد، ج 4، ص 254، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الثالثة، 1420هـ - 1999م؛
المسعودي، أبو الحسن على بن الحسين بن على (متوفاى346هـ) مروج الذهب، ج 1، ص 290؛
الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم(متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج 1، ص 62، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م؛
العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاي1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 2، ص 465، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ- 1998م.
تحسين سعيد بن منصور (متوفاي 227هـ)

2 . غصب فدك.

طبق آیه 7 سوره مبارکه حشر، و طبق آیه 38 سوره روم، فدک متعلق به حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد. که ابوبکر آن را غصب کرده. حضرت زهرا درخواست بازگرداندن فدک رو از ابوبکر کرد ولی ابوبکر به یک حدیث کاملا جعلی که امثال ابوهریره ها ساختند استناد کرد که مضمونش این بود، ما پیامبران از خود ارثی به جا نمیگذاریم. برای اینکه دروغ ابوبکر مشخص بشود، ما به قرآن رجوع می کنیم.

طبق ایه 6 سوره مریم، حضرت زکریا به خدا عرض کرد، به من فرزندی عطا کن که از من و آل یعقوب ارث ببرد. و همچنین طبق ایه 16 سوره نمل، سلیمان علیه السلام از داوود ارث برد. پیغمبرزاده از پیغمبر ارث برد طبق ایه های قرآن. خب حضرت زهرا پیغمبرزاده هستند طبق قران باید از پیامبر ارث ببرد. حالا عدالت ابوبکر کجا رفته است که فدکی رو که پیامبر در زمان حیات با برکتشان به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیدند، غصب کرد. در احتجاجی که حضرت زهرا سلام الله علیها با ابوبکر داشت، فرمود: ای ابوبکر ایا سزاست که دختره تو از تو ارث ببرد و من از پدرم ارث نبرم. با استفاده از ایات قرآن معلوم شد که ابوبکر دروغ گفته است که پیامبران از خود ارثی به جا نمی گذارند.

این است عدالت ابوبکر؟؟؟؟

-۳واقعه قتل مالك بن نويره است.
قبيله بنى يربوع، قبيله اى بزرگ و باشخصيّت بودند و رياست آنان بر عهده مالك بن نويره بود. مالك، شخصيّتى بزرگ و محترم بود، او با قبيله خود به محضر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله شرف ياب شدند و اسلام آوردند. آنان از جمله قبايلى بودند كه تا آخرين لحظه به اسلام وفادار بودند.
از آن جايى كه مالك، شخصيّتى برجسته بود، رسول خدا صلى اللّه عليه وآله او را نماينده خود قرار دادند كه صدقات مردم آن سامان را جمع آورى نموده و به نيابت از طرف آن حضرت، بين فقرا تقسيم كند و به آوردن آن صدقات به مدينه نيازى نباشد.
وقتى ابوبكر با انتخابِ سقيفه روى كار آمد، مالك از بيعت با ابوبكر خوددارى كرد و تسليم او نشد.
(به اين جهت كه هنوز بيش از حدود سه ماه از واقعه غدير نگذشته بود، در آن واقعه، تمامى حاضران در حجّة الوداع، با امير مؤمنان على عليه السلام به عنوان جانشين و امام بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بيعت كرده بودند. از اين رو، سرباز زدن افرادى چون مالك بن نويره از بيعت با ابوبكر، امرى معقول و موجَّه بود).
ابوبكر به بهانه اين كه چون مالك بن نويره صدقات را نفرستاده پس منكر زكات شده، خالد بن وليد را به جنگ مالك فرستاد. خالد و همراهانش شبانه بر مالك و قبيله بنى يربوع وارد شدند، آن ها نيز اسلحه هاى خود را برداشتند و مسلح شدند. هنگام نماز، اسلحه ها را بر زمين گذاشتند و مشغول نماز شدند. خالد بن وليد فرصت را غنيمت شمرده دستور داد مالك بن نويره را دستگير كردند و فرمان داد كه سر او را از بدن جدا كنند.وبا همسر او همبستر شد

انتشار اين خبر در مدينه، بلوايى برپا كرد. نه تنها امير مؤمنان على عليه السلام كه مظهر غيرت و حقّ پرستى و دفاع از مظلوم است; بلكه امثال عمر بن خطّاب، سعد بن ابى وقّاص و طلحه نيز حركت كردند و به سراغ ابوبكر رفتند و اين عكس العمل ها كاملاً به مورد بود، (گرچه غير از عكس العمل اميرالمؤمنين عليه السلام، بقيّه حركات، رنگ خدايى نداشت كه توضيح مطلب به مجال بيشترى نياز دارد). اما مجازات ابوبکر چه بود ؟ابوبكر به خالد بن وليد نگاهى كرد و گفت: به نظر من اى خالد! كار بدى انجام داده اى و در تشخيص وظيفه ات به خطا رفته اى

 

 عدالت عمر:

افتخار مکتب ما مسلمانان به آن است که بسیاری از سنت های جاهلیت مانند " تبعیض نژادی " را از بین برده است. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تمام تلاش خود را در طول 23 سال نبوت خویش کرد تا این مساله را برای مسلمانان روشن کند که تبعیض نژادی عملی کاملا باطل در شریعت اسلام است. شما میدانید که پیامبر عهد اخوت میان سفید و سیاه و ... بست و در نظر پیامبر عرب و عجم یکسان بودند. و خداوند در قرآن می فرماید: گرامی ترین شما در نزد خدا، با تقوا ترین شماست. اما عمر در خلافت غیر شرعی و غاصبانش دقیقا بر عکسه دستور خدا و پیامبر عمل نمود. به فضل الهی نمونه هایی از بی عدالتی های عمر را لیست وار عرض میکنم. بدعت هایش در دین بماند!

1.حکومت عمر حکومتی عربی بود و  مدینه پایتخت اسلام بود. عمر منع کرده بود که غیر عرب ساکن نشود. تنها به دو نفر اجازه ماندن در مدینه را داده بود: یکی هرمزان پادشاه سابق شوش و شوشتر (تستر) که مسلمان شده بود و برای عمر نقشه های جنگی در فتح شهرهای ایران میکشید. برای آشنایی با نمونه ای از این مشورتها بنگرید به : تاریخ الخلفا . سیوطی . ص 143-144

و دیگری ابولولو که غلام مغیره بن شعبه بود. او کارگری ماهر بود و نقاشی و آهنگری و نجاری را به خوبی میدانست. مغیره از عمر خواست که اجازه بدهد ابولولو در مدینه ساکن شود و عمر هم اجازه داد. مروج الذهب . مسعودی 2/322  

تعصب عربی تا این حد بوده است، در پایتخت اسلام کسی غیر از عرب اجازه ماندن نداشت.  تاریخ الخلفا ص 133
البته سلمان و بلال هم بودند که از زمان پیامبر علیه السلام در مدینه ساکن بودند و جزو اصحاب پیامبر به شمار میرفتند.همچنین عمر منع کرده بود که غیر عرب از عرب دختر بگیرد. یا عرب غیر قریش از قریش دختر بگیرد. معالم المدرستین. مولف. 2/364. به نقل از وافی چاپ اول 1412

2.  زبان مردم عجم را فرا نگیرید. اقتضاء الصراط المستقیم، ص162
3. هر کس به زبان فارسی سخن گوید کار ناشایستی مرتکب شده و هرکس کار ناشایستی انجام دهد، مروّتش از بین می رود. ربیع الابرار ج1ص796، تاریخ جرجان ص486

4.هرگاه کارگزاران خود را به جایی می فرستاد با آنان شرط می کرد که: اعراب را نزنید که در نزد دیگران خوار می شوند. آنان را در جنگها زیاد نگه ندارید که موجب انحراف آنان خواهد شد. بالای سرشان نباشید که موجب محرومیت آنان می شود. المصنف ج11ص325، تاریخ الامم و الملوک ج3ص273، مستدرک حاکم ج4ص439، حیاة الصحابه ج2ص82
5. در وصیت او آمده است: تمامی اعراب از مال خدا آزاد شوند. المصنف ج8ص380، ج9ص168

و موارد فراوان دیگری که ذکر آنها بسیار طولانی می شود. در زمان حکومت غاصبانه عمر، زنان پیامبر هر کدام از بیت المال 10000 هزار سکه مقرری دریافت می کردند، اما عمر به عایشه 12000 هزار سکه مقرری میداد.

 

 عدالت عثمان:

در بی کفایتی عثمان همین بس که بنی امیه، که قران از این شجره به عنوان شجره ملعونه یاد کرده است را بر گرده ی مردم سوار کرد. و ظلم و جور های فراوانی به مسلمین شد و تمام کارگزارانش را از بنی امیه ملعونه برگزید. ولید بن عقبه را امیر کوفه کرد. ولید بسیار شرابخوار و اهل فسق و جور بود، تا جایی که به حالت مستی به نماز صبح ایستاد و دو رکعت نماز صبح رو چهار رکعت خواند. این است عدالت عثمان؟؟؟ 

اگر عثمان عدالت داشت، مسلمین از جاهای دور بر در خانه عثمان اجتماع نمی کردند که عثمان را به قتل برسانند. قتل عثمان بدست مسلمین نشان از نارضایتی مسلمین از عثمان بوده است. حتی طلحه و زبیر و عایشه هم در کشته شدن عثمان نقش داشتند. اگر عثمان عدالت می داشت، بوسیله ی مسلمین کشته نمی شد. حالا چقد از بیت المال را به خویشانش بخشید بماند من چیزی نمیگم. قضاوت بر عهده خدای بزرگ باشد.

 

 

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    مهم ترین عامل شکستن بیعت مردم بعد از غدیر چه بوده؟
    مهم ترین عامل فاجعه بزرگ منا چیست؟
    پیوندهای روزانه
    وبلاگ نویسی



    آمار گیر وبلاگ
    آمار سایت
  • کل مطالب : 237
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 22
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 138
  • بازدید ماه : 562
  • بازدید سال : 2,763
  • بازدید کلی : 50,547
  • تولیدات وبلاگ

    روز شمار غدیر